سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به شهر من یکی مهربان دوست بود
قالب وبلاگ
لینک دوستان

هرکه شد محرم دل در حرم یار
بماند

 وانکه این کار ندانست در انکار بماند

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

 یادگاری که درین گنبد دوار بماند

 


[ یکشنبه 89/5/17 ] [ 9:22 صبح ] [ ] [ نظرات () ]

مهربان زیبایم ،دریغ نکن از
احساسم تمام حسی راکه داری و چرا نارفیقانه دریغ می کنی احساست را گویی حقیر می
دانی ام ؟؟!! « سخت است درک این واژه های تنهایی ،مادامی که هستی و در تمام دوران
کنارمی » و دگر هیچ ندارم ،چه دارم که بی دریغ ارائه نکرده باشم ؟؟ احساسم را ؟
صداقتم را؟ و تمام آنچه که لایق عشقت هست و خواهد بود صادقانه ابراز و ارائه کردم!!

مهربانم ترنم بارانم  ، برای دلخستگی ام بارانی باش صبور ، صبور از آن
حیس که دیر زمانیست باران ندیده ام . خشکم که حس نمیکنم لطافت بارانت را ،پس صبور
باش که این گُل جز محبت باغبان هیچ نمیخواهد.هرچند شکوفایی ام اندک است و نالایق
ولی بدان شُکُوه روییدن مجددم امیدیست گرانه مایه و عزیز.

« وامیدم تویی و بس ، برای بهار
بودن به نوازشت دلخوشم، دریغ مکن »

مهربان امیدم،دل نگرانم از آن
روز که نیستی با آنکه ریشه کرده ای در تار و پود دلم . و میروی بی آنکه بدانی چه
بر سرم می آید . خدا نکند که بیاید
دوستت دارم ای تمام دوستی های قشنگ. دوستت دارم برای
هرچیز که با بودنت احساس می کنم خوبی یا بدی . هرچه باشد نیکوست. مرا اینگونه تلخ
مبین که احساسم لطیف تر از باران است وبرای دست نوشته هایم اشک بهایی بی مقدار و
حقیر است . جز خودم کس چه میداند در درون این آشفته دل چه غوغایی است . هرچند قلبم
آرام و بی صدا به تو می اندیشد ولی طوفان روزگار سخت مرا درهم میشکند.

مهربان مهرانه من، کلامت شیرین
است و احساست زیبا هرچند گاهی از باورم دور میشود محبتت و علاقه ات ، ولی بازهم
دوستت دارم. دوست دارم همیشه با من باشی و هرگز فراموشم نکنی.من به تندی از سوی تو
آشنا نیستم و نمیتوانم باور کنم که تو با این همه خوبی ، نامهربان شوی و مرا از
یاد ببری . بعضی از حرفهایت همیشه در گوشم میرقصد.

مهربان کلام من ،دوست دارم مرا
آنگونه بخواهی که می خواهمت. که در باورم نمیرود تو مرا آنگونه که میخواهمت بخواهی
که اگر این سان باشد خوشبخترین انسان روی زمینم. پایان سخن است و آغاز دوری ،هرچه
به آرزوهای با تو بودن فکر میکنم و بیشتر مهر تو در جانم نقش میبندد.دوست دارم
موفقیتهای زیادی داشته باشی در زندگی ، کار ،خانواده  و هر آنچه میخواهی.


[ یکشنبه 89/5/17 ] [ 9:20 صبح ] [ ] [ نظرات () ]

مهربان زیبایم ،دریغ نکن از
احساسم تمام حسی راکه داری و چرا نارفیقانه دریغ می کنی احساست را گویی حقیر می
دانی ام ؟؟!! « سخت است درک این واژه های تنهایی ،مادامی که هستی و در تمام دوران
کنارمی » و دگر هیچ ندارم ،چه دارم که بی دریغ ارائه نکرده باشم ؟؟ احساسم را ؟
صداقتم را؟ و تمام آنچه که لایق عشقت هست و خواهد بود صادقانه ابراز و ارائه کردم!!

مهربانم ترنم بارانم  ، برای دلخستگی ام بارانی باش صبور ، صبور از آن
حیس که دیر زمانیست باران ندیده ام . خشکم که حس نمیکنم لطافت بارانت را ،پس صبور
باش که این گُل جز محبت باغبان هیچ نمیخواهد.هرچند شکوفایی ام اندک است و نالایق
ولی بدان شُکُوه روییدن مجددم امیدیست گرانه مایه و عزیز.

« وامیدم تویی و بس ، برای بهار
بودن به نوازشت دلخوشم، دریغ مکن »

مهربان امیدم،دل نگرانم از آن
روز که نیستی با آنکه ریشه کرده ای در تار و پود دلم . و میروی بی آنکه بدانی چه
بر سرم می آید . خدا نکند که بیاید
دوستت دارم ای تمام دوستی های قشنگ. دوستت دارم برای
هرچیز که با بودنت احساس می کنم خوبی یا بدی . هرچه باشد نیکوست. مرا اینگونه تلخ
مبین که احساسم لطیف تر از باران است وبرای دست نوشته هایم اشک بهایی بی مقدار و
حقیر است . جز خودم کس چه میداند در درون این آشفته دل چه غوغایی است . هرچند قلبم
آرام و بی صدا به تو می اندیشد ولی طوفان روزگار سخت مرا درهم میشکند.

مهربان مهرانه من، کلامت شیرین
است و احساست زیبا هرچند گاهی از باورم دور میشود محبتت و علاقه ات ، ولی بازهم
دوستت دارم. دوست دارم همیشه با من باشی و هرگز فراموشم نکنی.من به تندی از سوی تو
آشنا نیستم و نمیتوانم باور کنم که تو با این همه خوبی ، نامهربان شوی و مرا از
یاد ببری . بعضی از حرفهایت همیشه در گوشم میرقصد.

مهربان کلام من ،دوست دارم مرا
آنگونه بخواهی که می خواهمت. که در باورم نمیرود تو مرا آنگونه که میخواهمت بخواهی
که اگر این سان باشد خوشبخترین انسان روی زمینم. پایان سخن است و آغاز دوری ،هرچه
به آرزوهای با تو بودن فکر میکنم و بیشتر مهر تو در جانم نقش میبندد.دوست دارم
موفقیتهای زیادی داشته باشی در زندگی ، کار ،خانواده  و هر آنچه میخواهی.


[ یکشنبه 89/5/17 ] [ 9:20 صبح ] [ ] [ نظرات () ]

مهربانم سلام

روزی بس دلگیر دارم و دلی پر از
حرف و دردهای به هم بافته شده از فراق وبرای تو آنقدر هست ناگفته که مجال نیست
بازگویم غم تنهایی خویش.دلم برای فرصتهای تلخ دلگیر است ، برای آنچه میشد باشد و
نیست.گلایه ای ندارم که تقدیر مرا همین قسمت بوده و هست.همیشه چشم من تر بوده و
هست برای دیدنت ، برای بوسیدنت و برای لمس کردن احساست و آمدی زیبا و زیباتر . ولی
چه سود که دلم برای تنهایی ام تنگ است . دلم برای آنهمه چشم انتظاری اشک است . چه
بگویم؟؟ چه میتوانم بگویم؟؟

مهربانم عزیزتراز باران ، برای
آنچه بودم و هستم خرده مگیر که دل آشوب چشم سیاه توام . برای لختی با من باش و
ببین عشق چگونه اعجاز میکند . چگونه خاک کوی یار را گُل میکند، سرشت آدمیت آغاز
میشود و دل سامان میگیرد.اگرچه دلتنگ میشوم ز دوریت ، اگرچه اشک میریزم به خلوتم
که گاه هق هقم دشوار است ولی امید بودنت مرا کافیست که شب زنده دار باشم و شاداب و
زمانیکه میرسی هزار باره خوشحال و سر میکنی ترانه احساس و من مست میشوم در عطر
نفسهایت ، در صدای زیبایت و موج گیسوانت را احساس میکنم. برای تمام لحظه ها دوستت
دارم .

مهربانم فروغ نقره فام آسمان
دلم ،فرصت برای حرفهای ناگفته کم است . شاید وقتی دیگر برای حرف بیایم آنگاه با تو
حرف خواهم زد و می شنوی تمام غربت تنهایی ام را ، به امید آن روز که امروز نبود ،برای
تو مینویسم از امروز حرفهایی که در این مدت برایم گفتنش دشوار بود و آسان .

مهربانم شبنم مژگانم،برای من
زیبای تو به اندازه موهایی که شانه میکنی و معصوم و بیگناه به زمین میریزد بی ارزش
است زیرا هرگز نمیخواهم که عاشق زیباییت باشم که با دیدن انسانی زیباتر عشق را به
هوس تبدیل کنم هر چند من همیشه بهترین را انتخاب میکنم پس در زیباییت شک نکن ولی
به آن اعتنا هم نکن چون دلیلی برای با تو بودنم نیست . در مورد رفتار و اخلاق سخنی
نمیگویم که هر چه از تو ببینم برایم شیرین است ولی خسته ام ، گویی تمام بدن عاجز
است از احساس بودن . شیرین تر از احساس من به تو سراغ ندارم و نخواهی داشت . برای
لحظه هایی که میخواهمت و نیستی که چگونه بیان کنم این احساس پاک را.


[ یکشنبه 89/5/17 ] [ 9:18 صبح ] [ ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 45016