سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به شهر من یکی مهربان دوست بود
قالب وبلاگ
لینک دوستان
سلام
امروز سه هفته شد ، سه هفته ایی که به سختی گذشت و سه هفته ایی که لحظه ایی قرار نداشتم.
امروز پنج شنبه هست ،نمی دونم چه رازی در این روز هست؟ آشنای ،عاشقی ،خنده و حتی گریه ،یاد
پنج شنبه هایی بودم که به پیک نیک میرفتیم،با یک سبد پر از عشق که مخلفات آن چای و نون و پنیر بود
می رفتیم و با یک سبد پر تر از خنده و لذت از با هم بودن باز می گشتیم.
یادش بخیر
خاطرات شیرینی بود، من که هرگز فراموش نمی کنم.
به قول حافظ:

 

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کارجهان شدبه کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان

کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما

ای باد اگر به گلشن احباب بگذری

زنهارعرضه ده بر جانان پیام ما

گو نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری

خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است

زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما

ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست

نان حلال شیخ ز آب حرام ما

حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان

باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما

دریای اخضر فلک و کشتی هلال

هستندغرق نعمت حاجی قوام ما




[ پنج شنبه 89/7/22 ] [ 9:18 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 45020