سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به شهر من یکی مهربان دوست بود
قالب وبلاگ
لینک دوستان

ما ظاهرا رفیقان بس نارفیق بودیم
هر پشت اعتمادی زخمی به خنجر کردیم
هر سینه رفیقی با تیغ کین دریدیم
خود کرده ها چه آسان نسبت به داور کردیم
هر جایی هوس را با خواهشی براریم
اسکندران ملکیم صحرای محشر کردیم
با زورقی شکسته پارو به اب دادیم
چشمان مادران را دریای احمر کردیم
حالا چه مانده بر جا جز مشت خاطراتی
در خاطری شکسته اسمی که از بر کردیم
ما خون عاشقان را در لاله ها شکستیم
بر حجله ها ی آنان آن لاله زیور کردیم
با خون آن دلیران آسان وضو گرفتبم
در جام شهد دوستان زهر مکرر کردیم


[ چهارشنبه 89/7/21 ] [ 1:26 عصر ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 45054